شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

ساعت ویکتوریا
+ [تلگرام] تا آمدم يک خط بخوانم درس را هربار... ياد تو افتادم من و شاعر شد اين خودکار گويا جهان مصرع به مصرع شعر باريد و... يک بيت من ميخواندم و يک بيت هم ديوار گاهي شدم غرق خيالت،گاه آشفتم: من امتحان دارم،برو!دست از سرم بردار! هي لابه لاي جزوه هايم نقش مي بندد... غير ارادي اسم تو،عاشق شدم انگار! مشروط خواهم شد،ندارم چاره اي...اما منصور حلاجم،ندارم باکي از اين دار!!! گفتند آب و نان نخواهد شد برايت عشق؛ گفتم نخواهد شد برايم درستان هم کار!!! يادت هميشه با من و بي من کجايي تو؟! اي بي وفاي بي مروت!با توام اي يار! پايان شعرم بود و روي جزوه خوابم برد... ميخواستم يک خط بخوانم درس را اين بار ! * #طاهره_اباذري_هريس عاشقانه‌هاي ما را بچشيد https://telegram.me/joinchat/Bcx4CDvhZ0TkYHJO
ساعت ویکتوریا
خزان دلم
رتبه 0
0 برگزیده
13 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
خزان دلم عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top